خانه داري خسته كننده نيست؟

بهترين لوازم آرايشي

خانه داري خسته كننده نيست؟

۱۸ بازديد

الف: خانه داري خسته كننده است!

جسارت اين جمله تحت لواي طرح بيش از حد آن در مجامع مختلف و عادي سازي آن به نحوي خاص، تا حدي پنهان شده و كمتر مورد توجه قرار مي گيرد؛ اما طرح مسئله خسته كننده بودن خانه داري در گرو غفلت از ريشه و اساس اين مسئله است. يعني طرح سوال «آيا به واقع خانه داري خسته كننده است؟» كه در صورت مثبت بودن پاسخ، ضرورت روشن كردن ابعاد ساحتي كه به خسته كننده بودن خانه داري منجر مي شود، رخ مي نمايد.

 

به باور نگارنده يكي از ريشه هاي بيان خسته كننده بودن خانه داري از منظري خاص كه منجر به نتايجي خاص مبني بر ضرورت حضور زنان در موقعيت هاي شغلي مي شود ايجاد دوقطبي «اشتغال-خانه داري» است. دوقطبي سازي كه در بسياري موارد به نتايجي نامناسب و غيرمنطقي منجر مي شود و در هياهوهاي رسانه اي بر تقابل جدي اين دو مسئله افزوده مي شود.

 

در واقع با پذيرش اصلي مبني بر وجود خستگي روحي و جسمي در هر كار و فعلي و تلاش براي شناخت ابعاد آزار دهنده و كاهش آن عوامل و نتايج، مي توان گفت طرح مسئله خسته كننده بودن خانه داري در بسياري مواقع لزوما به معناي تلاش جهت شناخت موارد آسيب زاي اين پديده نيست، و تلاش براي ابطال ادعاي تقويت دوقطبي «اشتغال-خانه داري» و دميدن در كوره اين آتش از سوي بسياري مصلح نمايان، بي نتيجه و بيهوده است. ورود كارشناسان مصلح و لزوم دقت موشكافانه جهت حل مسائل و مشكلات مختلف اين عرصه است كه مي تواند خانه داري را چون پديده اي عادي و نه در مقابل اشتغال بررسي كرده و آسيب ها و فرصت هاي آن را بيان كند.

 

ب: خانه داري خسته كننده نيست!

قرار دادن اين جمله به عنوان تيتر بند دوم از نوشتار حاضر گوياي ميزان اهميت جمله فوق در ميان اين سطور است. اما معناي جمله فوق تنها در گرو يك اصل مهم و تاثير گزار است كه در صورت غيبت آن هر فعلي مي تواند با ميزاني از خستگي و حتي انزجار همراه شود.

 

به ديگر سخن خانه داري تنها زماني خسته كننده نيست كه همراه با برنامه ريزي و هوشياري مداوم باشد. اين برنامه ريزي را مي توان بر مبناي كارهاي كوتاه مدت، ميان مدت و بلندمدت قرار داده تا با حجم قابل قبولي از كارهاي منزل مواجه بود.

 

نكته اينكه مغز انسان همواره در مقابل برنامه ريزي هاي كيفي و كلي موضع گيري كرده و دچار سردرگمي ويژه اي مي شود، حال آنكه با طبقه بندي زماني به جا و به اندازه مي توان اين سردرگمي را از مغز دور كرد. مدعاي اين سطور بروز خستگي روحي در قبال پديده اي به نام خانه داري است كه بدون مشخص كردن اجزاي اين پديده آن را به وزنه اي سنگين و غيرقابل هضم براي روح تبديل مي كند.

 

پس در قدم اول بايد به مشخص كردن اجزاي كلي خانه داري و طبقه بندي آن با توجه به اهميت و حجم كارها پرداخت. يعني مشخص كردن كارهاي كوتاه مدت و فوري مانند آشپزي روز، كارهاي ميان مدت مانند گردگيري هاي دوروز در ميان و جارو كشيدن و كارهاي بلند مدت مانند شستن فرش ها و خانه تكاني و ديگر كارها و اعمال مربوط به امور خانه است!

 

با اين برنامه ريزي است كه مغز با اعمالي مشخص مواجه شده و از موضع گيري در مقابل آن مي پرهيزد.

 

از سوي ديگر مشخص كردن نوع تفريحاتي كه مي تواند در ميانه روز فرد را از كلافگي رهانيده و او را در لذتي مناسب از اعمال خود قرار دهد از اهميتي به سزا برخوردار است. با توجه به سطور فوق مي توان اين تفريحات را از دل فرهنگ ها و نسل هاي مختلف استخراج كرد.

 

طبيعي است كه يك زن جوان تحصيل كرده از طبقه متوسط شهري (كه مي توان مدعي شد مخاطب اين سطور نيز هست!) با استفاده به جا از اينترنت، خواندن كتاب، تماشاي فيلم و صحبت با دوستان به پربار سازي اوقات خود مشغول شده و راه فرار از كلافگي را براي خود ايجاد كند.

 

اما درميان زنان نسل قبل مي توان به جمع شدن ايشان در خانه يكي از همسايه ها و مشغول شدن به تميز كردن سبزي هاي خود و انجام كارهاي عمده مانند پاك كردن حجم زيادي از برنج براي بازه زماني طولاني، خورد كردن كله قندهاي خانه و صحبت كردن با يكديگر از تفريحاتي است كه به كم كردن فشار كار خانه منجر مي شود، اشاره كرد.

منبع:

https://www.talab.org/housekeeping/life-skills/خانه-داري-خسته-كننده-نيست.html

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.